بخشي از کتاب نسل چهارم بازاريابي را با هم ميخوانيم که به شرح زير است:
راي فهم نتايج بازار بايد از مفهوم مسير مشتري استفاده کنيم اين مفهوم نشان مي‌دهد که مشتري چگونه از سطح آگاهي صرف درباره محصول يا خدمت به آگاهي بالا علاقه خريد خريد مجدد و حتي تبليغات شفاهي مي‌رسد در زندگي واقعي مسيرهاي مشتري بسيار پيچيده و ناهمگون است و ترکيبي از رسانه‌هاي ديجيتال و سنتي را در برمي‌گيرد بازاري که در آن برندها ايفاي نقش مي‌کنند در پيچيدگي مسير مشتري اثر مي‌گذارد صنعتي واريزهاي خريد پايين اما به دليل نقاط قيمت پايين و تکرار خريد بالا معمولا مسير مشتري را ساده و کوتاه مي بيند از طرفي ديگر صنعتي با ريسک‌هاي خريد و بالا آمدن مشارکت مشتري بالا و بنابر اين مسير مشتري پيچيده تر و طولاني تر دارد به علاوه يک صنعت اغلب الگوي مسير مشتري متفاوتي در بازار جغرافيايي متفاوت را نشان مي‌دهد.
اگر عشق کتابي و دوست داري با کتاب خو بگيري دوست داري با کتاب بزرگ بشي رشد کني با من همراه باش
من يک جوان عاشق کتاب هستم دوست دارم تمام زندگي ام را با کتاب رشد کنم ميدوني چرا ؟
چون کتاب سرمنشا بالندگي هر انسانيه هرزمان تونستي با کتاب حرکت کني بدان اون روز شد و پيشرفت تو هست
هرزمان کم آوردي زندگي نااميدت کرد بدان و آگاه باش اين کتابه که باعث ترقي و رشد تو ميشه اين کتابه که باعث ميشه زندگي تو رنگ تازه اي بگيره
يادمه وقتي بچه بودم نه کتاب شريعتي ميخوندم نه کتاب هاي عجيب غريب من بچگيم با يه کتاب داستان خيلي ساده شروع شد منظور کتاب جام جهاني در جواديه که نوشته داوود اميريان بوده و از انتشارات قدياني بوده است
اين عکسي که اين زير ميبنيد سمت راستي اون کتابي بود که در دست من بود و مطالعه ميکردم هرچند پوست کتاب رو کندم و حسابي درب و داغون شده اما شروع خوبي بود
البته همين الانش هم خيلي کتاب رو با نوازش نميخونم شايد کتاب هاي صوتي و پي دي اف گزينه مناسبي براي من باشه
عکس سمت چپي همون کتابه منتها چون بچه هاي امروزي کمي عوض شدن منظورم دهه 90 و 80 هست براي همين يک جلد جديد براش در نظر گرفتن که البته خب قشنگه
مهم نيست از کجا شروع ميکني مهم اينه فقط شروع کني مسير خودش بهت ابزار و گزينه هاشو نشون ميده.
سلام وقت بخير دوستان من فعلا اين کتابو نخوندم ولي تصميم دارم در اينده مطالعه کنم. سوالم اينه که خوندن پونصد صفحه تو گوشي يا تبلت اذيت کننده نيس؟ من خودم چشام ضعيفه فک کنم اينجوري ضعيفتر هم بشه! کسايي که خوندين کتابو. پي دي اف بوده يا خود کتابو گرفتين؟؟
اصلا ميشه کتاب رو تو تبلت خوند يا ظلمه در حق چشم ؟
دوستاني ک گفتن کتاب خوبي نيست يا نتونستن ارتباط برقرار کنن،من يکي از سه کتاب بيشعوري رو دارم اولاش خوشم نيومد اما وقتي تا آخر خوندمش متوجه جريانش شدم،درسته بعضي جاها حق با نويسنده نيست اما نميشه که کل کتاب رو بخاطر دو جمله قضاوت کرد،اگر منظور نويسنده سوم شخص هست و مخاطبش خواننده کتاب نيست به اين خاطره که کسي که بيشعور هست با ديدن کلمه بيشعور سمت کتاب نميره و اون رو نمي‌خونه ولي کسي ک با ديدن کلمه بيشعور بازم سمت کتاب ميره و اون رو ميخونه بيشعور نيست و ميخواد بيشعوري رو بشناسه و وقتي بيشعوري و بيشعور رو شناخت باهاش مبارزه ميکنه،بيشعور ها هميشه حق به جانبن و خودشون رو بيشعور نميدونن ولي بقول ي جمله معروف ک ميگه«بيشعوري که مي‌دونه بيشعوره،باشعوره».!!
طلاکوب يکي از زيباترين هدايايي ميباشد که شما ميتوانيد تهيه کنيد و به عزيزانتان تقديم کنيد منظور از قرآن طلاکوب آن است که نوشته هاي آن به صورت دو رنگ طلايي مي باشد و همه افراد از ديدن آن لذت مي‌برند البته قرآن طلاکوب از کيفيت چاپ بالايي برخوردار است و آن جوري نيست که رنگ طلايي آن از روي صفحه پاک شود يا بعد از سال‌هاي سال اثر آن کم شود معمولاً قرآن طلاکوب را براي هديه افراد تهيه مي‌کنند و در اندازه و ابعاد مختلفي مي باشد و معمولاً اندازه هاي قرآن طلاکوب است اندازها 4 بيشتر مي باشد شما مي توانيد براي تهيه قرآن طلاکوب براي هديه از طريق سايت زير اقدام کنيد قرآن طلاکوب تنوع قيمتي بسيار زيادي از قيمت 100 هزار تومان تا بالاي چند ميليون تومان دارد و بستگي به نوع نياز شما دارد که کدام نوع قرآن را بخواهيد تهيه کنيد اما تمام قرآن هاي موجود در بازار از ارزش بالايي به جهت کيفيت و به جهت استفاده برخوردار هستند
خريد قرآن طلاکوب
اون چيزي که اون شب در کنار درياچه اتفاق افتاده بود گفتم بايسکل سوار ماشين شديم گلويي تازه کرديم و سيگاري و رفتيم سمت پارک بچه ها رو ديديم بيان تو ماشين بعد به دليل کرد و چاقو زد بعد برلين آخر سر هم که نت رو کشت بعد از جنازه ها رو با هم برديم و يکي درياچه انداختم اونجايي که شما پيدا کرد اين تنش رفتيم خونه ن چيزي بود که سيمونس تمام اين مدت انتظارش را مي‌کشيد گفته هاي يک شاهد عيني از کل ماجراي جنايت به سر صحنه در عرض دو روز سه بار اين داستان را تعريف کرد که خورد و بعضي از جزئيات که مي‌گفت غلط بود ورزش و اطلاعات ديگه نمي خورد ولي با آن مصرف الکل و مواد اونايي که داشتن اعتباري خيلي به حافظش نبود و گذاشتن پاي آنها دوباره نشونش پاي دستگاه دروغ سنج به نظر مي رسيد که درگيري در قضيه تاييد شده است و از پليس و تشک داشتن مي گفتند که اين تناقض هايي که ميگه اون حرفا که خودم شروع ميکنه ولي به نظر مي‌رسد همه چيز درست واقعا اطرافش هم در سطح تا اين که آخرشون نظرش عوض شد داداش عوض شد گفتش که نام و هرچقدر اعتراف کرده و پس ميگيرم پس ميگيرم و سوخته ها و به نام دوباره برش کردن از زندان هيچي به هيچي همه چي در واقع بر اساس اعتراف مي گرفت ديگه خوب جايي براي کار بيشتر وجود نداشت کم کم ديگه داشتم شد يک سال که اينها کشته شده بودند و تحقيقات هنوز به جايي نرسيده بود و من يک فکر خوبي دارم با اين ايده من به زودي خواهيم فهميد که واقعاً اين کار اينها هست يا نه ادامه در چنل بي !
درباره این سایت